مالکی- غلامرضا سالارپور یکی از آزادگان شهر شوسف است که 18 مرداد 1365 به خدمت سربازی اعزام و 20 شهریور 1366 در عملیات کربلای 5 از ناحیه کمر و دست راست مجروح شد.او می گوید: پس از مجروح شدن در جنگ 2 ماه استراحت کردم و دوباره به منطقه عملیاتی اعزام شدم تا این که 31 تیر 1367 با تعدادی دیگر از همرزمانم به اسارت درآمدم.عراقی ها از هیچ شکنجه ای اعم از روحی و جسمی کوتاهی نمی کردند ولی هیچ کدام از آن ها حتی ذره ای از ایمانمان کم نمی کرد.او تاسف بارترین خبر دوران اسارتش را مربوط به رحلت امام(ره) می داند و می گوید: این خبر برای ما که با شوق دیدن امام بی رحمی های دشمن و شکنجه ها را تحمل می کردیم، بسیار ناگوار بود.عراقی ها به آسایشگاه ها می آمدند و می گفتند خمینی مرد، جشن بگیرید و با این اعمال بدترین شکنجه های روحی را به ما وارد می کردند.وی ادامه می دهد: مجالس عزاداری در همه آسایشگاه ها بر پا بود و این امر باعث تقویت روحیه ما و وحشت عراقی ها می شد.او به یاد نوروز در زمان اسارت می افتد و می گوید عید نوروز سفره هفت سین پهن می کردیم، قرآن، آیینه، نان و غیره سر سفره می چیدیم ،قرآن می خواندیم و دعا می کردیم.او سال 1369 از بندهای اسارت رها و به ایران برگشت.به جوانان می گوید: امنیت امروز مان مدیون خون شهیدان زیادی است و کودکان بسیاری یتیم شدند تا ما بتوانیم امروز با آسایش زندگی کنیم قدر این آزادی و امنیت را بدانید و نگذارید خون شهیدان مان پایمال شود.او در پایان از مسئولان امر خواست به وضعیت آزادگان بیشتر توجه کنند.وی می گوید از بدو آزادی تاکنون با مشکلات زیادی در زندگی روبه رو شده از مسئولان می خواهد برای رفع مشکل مسکنش از وضعیت زندگی او بازدید کنند./ر.خراسان